سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیاض

نظر

یا قادر قهار

خواستم چیزی بنویسم در مورد غزه دیدم که آنچه که باید گفته آید در دیده‌های بی‌غل وغش آشکار است پس خموش می‌شوم و چیزی نمی‌گویم.

اما نمی‌توانم در مورد مصر و حسنی مبارک و نقش مزورانه‌اش هم چیزی ننویسم.اعمال این فرعون امروز بسیار جالب است.

اینجا غزه است! ای سران عرب ای فراعنه قرن ای سازمانهای حقوق بشر!

آخر چگونه می‌شود تحلیل کرد که کشوری که گذرگاه رفح را ماه‌هاست بر روی یک مشت مردم بی‌دفاع و بی‌کس و رانده شده بسته و از رسیدن حتی دارو به آنها جلوگیری می‌کند.

و در کنفرانس ادیان با شیخ الازهر در بغل پرز قرار می‌گیرند و با لیدنی دست در دست هم می‌دهند و در پنهان اتاق‌های نیویورک و شرم‌الشیخ (چه اسم با مسمایی= جایی که از کارها و حرفهایی و قرارهایی که شیوخ و فراعنه در آن می‌کنند باید شرم کند) به مذاکره و ریش هم قد کردن جهت تدارک حمله به این مردم می‌کنند و همه قرائن و گفته‌هایشان نشان از همسوی با صهیونیست می‌دهد و هیچ شکی را به احمق‌ترین انسانها نمی‌گذارد که مصر در جنایات غزه شریک است. حالا چطور شده اینها که نمی‌نشیند در کنفرانس اسلامی یک قطعنامه صادر کنند یک جلسه در اجلاس اعراب بر علیه اسرائیل نمی‌گذارند؛ طرح آتش بس موقت آنهم با سارکوزی که عالم وآدم می‌دانند که ایشان الفبای سیاست نمی‌داند از خود بروز می‌دهند و دلسوز غزه می‌شوند به نظر حقیر دو چیز را بیشتر آشکار نمی‌کند که اتفاقاً هر دو هم در این قضیه رخ کرده است خدا رو شکر.

الف) اسرائیل است که از هر موقعی مفتضح‌تر ‌شده و در کارهای خود روزهای بدتری را نیز پیش بینی می‌کند پیام خود را از دهان حسنی مبارک مصری یا ملک عبدالله سعودی اعمال می‌کند که عرب است و به اصطلاح طرف مقابل اسرائیل در صورتی که این حکام عرب فقط یک اسم عرب همراه خود یدک می‌کشند ولی بقیه همه در اختیار آمریکا و اسرائیل هستند اما چه می‌شود کرد که دفاع جانانه مردم غزه توان اسرائیل را خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کرد در هم کوبید وجدانهای بیدار جهانیان هم در سراسر جهان بر نسل کشی اسرائیل مهر صحت زد و امروز رسوایی اسرائیل و همدستان آنها آشکارتر از همیشه در سرتاسر جهان مشخص گشته و اخراج سفیر اسرائیل از ونزوئلا و احضار سفیر این کشور در دیگر دول در همین راستا قابل بررسی است و شاید تحمل اسرائیل از این هجمه سیاسی و فشار مردمی جهان به پایان نزدیک است.

و امروزاست که نصر الهی با مقاومت و شهادت زن و کودک و مرد غزه‌ای ببار نشسته است و این شروع کننده نزاع است که جنگ را باخته و نمی‌خواهد قبول کند.

امروز اگر مصر تنها بعنوان یک بیطرف سردر آخور خود می‌کرد و ملک عبدالله و شاه اردن و دیگر سران عرب عافیت طلب ، هم تنها همینکار را می‌کردند و دلسوز مردم غزه نمی‌شدند مسلم بود که اسرائیلی نمی‌ماند ولی بارها نشان داده شده که این سازشکاران نخواهند گذاشت که این جرثومه فساد نابود شود ای کاش که این تن‌های لش که چون اختاپوس بر اعراب افتاده‌اند خموشی می‌گرفتند.

پس نتیجه اینکه امروز مصر مثل همیشه نقش منافقانه خود را بازی می‌کند تا خیال کنند که او دلسوز اعراب گشته است. و اما از طرف دیگر اسرائیل است که هر چه می‌خواسته کرده و هیچ حاصلی را نگرفته با آمریکا مثل طلبکاران به این پیشنهادها جواب بله هم نمی‌دهند مثل اینکه تعداد غلط کردیم‌های این حکام باید بیشتر باشد و چند کشور اروپایی و چند حاکم دست‌نشانده دیگر هم باید اضافه شوند تا ایشان به قول خودش کمی کوتاه بیاید و آتش بس موقت و مسلم بعدش هم غیر دائم را بپذیرد و دوباره هرگاه سرش خوش آمد باز روز از نو و روزی از نو و بر مردم بی‌دفاع بتازد و این دور باشد تا او حکومت کند و کشور غده‌ی سرطانی همچنان باقی باشد. این نقش بارها به انحاء مختلف تکرار شده است و سر دراز دارد.

اما اینکه چرا مصر شاید خیلی زودتر از وقت معیین بدون عربستان طرح داده در نکته دوم نهفته است.

ب) متزلل شدن حکومتش و رسوایی که ببار آورده است و قیام‌هایی که در سراسر مصر بپاست و نافرمانی‌هایی که در ارتش مصر بیشتر و بیشتر می‌شود و تظاهرات سراسری که دیگر قابل کنترل نیست و چنان حکومت مصر را به لبه پرتگاه نزدیک کرده که اگر این پیش دستی را نمی‌کرد مسلم حکومت او فرمی‌پاشید و قیامهای خیابانی که دیگر نمی‌شد به تنها اخوان‌المسلمین ربط داد مسائل رسوا کننده‌ای است که مصر را واداشته که طرح آتش بس را بدهد.

آنچه که امروز باید جهانیان بدانند این است که کشور مصر و عربستان اگر دلسوز غزه بود ابتدا شیرهای گاز خود را بر اسرائیل می‌بست و وزیر نفت عربستان نمی‌گفت از نفت نباید بعنوان یک سلاح بر علیه اسرائیل بکار گرفت( درست نقطه مقابل پیام رهبری و دیدگاه امام راحل(ره) ) و گذرگاه‌های غزه را باز می‌گذاشت و مردم مظلوم غزه را محاصره نمی‌کرد او اگر می‌خواست کاری به فلسطین انجام دهد در پنهان با سران اسرائیل چراغ آتش افروزی به او نشان نمی‌داد و در پستوی بی عقلی خود نشستند و فکر کردند می‌توانند حماس را نابود کنند و غزه را ملحق کنند به مصر که هم اسرائیل خیالش راحت باشد هم مصر سرپرستی مردمی را بدست گیرد که دیگر ادعای فلسطین نداشته باشند و همان کنند که بر کرانه باختری تا حدودی کرده‌اند.

خدایا همانطور که تا کنون بر رسوایی این حکام افزوده‌ای بی‌افزا و بزودی ریشه آنها را برکن.

و پروردگارا اسرائیل را نابود کن و دستهای حامی جهانی آنرا کوتاه و ساقط گردان که ظلم و فساد را به حد اعلای آن رسانده‌اند.


نظر

بنام قادر قهار 

در حالی که سال قمری نو می‌شود

و درحالی که سال میلادی هم در حال نو شدن است علی اکبریدر حالی که باید قلبها به شادی بپردازد، یک عده به ته خط رسیده جامعه خودکامه بی‌شرف و از خدا بی‌خبر شکمباره و شیطان پرست

سر آغاز سال قمری را این ماه حرام را با خون‌ریزی و کشتار مظلومان عالم آنرا به عزای آزادگان جهان تبدیل کردند

و قرنها بعد وارثان آنها شکمباره‌های قرن شیطان‌پرستان و بی‌عقلان عافیت طلب دست در دست یک عده بی‌صفت می‌دهند

و بقولی چراغ سبز، پس ما به خوشگذرانی خود مشغول می‌شویم و شما بکشید زن و بچه‌های غزه را و دیگر مسلمانان را

و غزه را به خون بکشید و ما سکوت مرگبار خود را ادامه می‌دهیم.

ما فراعنه قرن هستیم ما از اسلاف خود پیروی خواهیم کرد

ما حکومت بکنیم کافیه، ما فقط مقام می‌خواهیم ما فقط پادشاهی می‌خواهیم

یک عده از مظلومان جهان هر چند که هم کیش ما هستند

هر چند که با ما هم قوم هستند

هر چند که از نسل ما هستند و عرب

فرقی نمی‌کند شما بکشید ولی حکومت مارا منافع مارا(نه مردم مارا) فقط ما حاکمان را تضمین کنید

شما بی‌ما نمی‌توانید سر کنید ما هم بی‌شما

شما از ما چه می‌خواهید

گذرگاه رفع را ببندیم، چشم

اگر اینها حیوان هم بودند ما نباید چنین کنیم

ولی چون شما می‌خواهید چشم

تاریخ در مورد ما چه قضاوت خواهد کرد مهم نیست

.... ما فقط باید حکومت کنیم چشم هم بر سرنوشت اسلاف فرعونی خود و هم مسلک‌های کنونی خود چون شاه ایران می‌بندیم

ما الان خودمان را بخواب می‌زنیم به خوابی که از مرگ هم مرگبارتر است

من با انورسادات چه فرقی دارم لطف کنید یک جایزه صلح نوبل هم به من بدهید

آخه مگر آن بی شرف چه کرد که من نکردم

آخه من با شیرین شیرین‌ها چه کم دارم که به او جایزه می‌دهید ولی به من نه!

آیا او که یک زن است از من برای شما بیشتر خیانت کرده به مردمش

که خوش‌خدمتی به او می‌کنید به من نه

من دیگر چقدر به این اعراب خیانت کنم تا شما راضی شوید؟!

من که از خائین‌ترین عرب به مردم عرب هستم چرا پس فقط قول می‌دهید و عمل نمی‌کنید

امروز هم تاریخ در حال تکرار شدن است

همانطور که قبلاً چنین شد

اینها آیا چقدر باید کم عقل باشند که نهفمند که

خون بر شمشیر پیروز است

یعنی چه؟

یعنی مقاومت را هیچ سلاحی نمی‌تواند بزانو در آورد

اینها کج فهم تاریخ هستند

یا خود را به کوچه علی چپ زده‌اند

در همه حال فرقی نخواهد داشت

صهیونیستهای هر جنایتی که بکنند هر خونی که بریزند این سران بی‌درد

عربستان و مصر و ...... در آن شریک هستند همانطور که خود می‌خواستند

آخر اگر اینها عرب هم نبودند شما باید دلتان بدرد می‌‌آمد و سرتان را به دیوار می‌کوبیدید و حرکتی می‌کردید

حالا که عرب هم هستند متاسفانه!

اگر اینها مسلمان هم نبودند شما باید به خودتان یک جنبشی می‌دادید

حالا که مسلمان هم هستند متاسفانه!

اگر این حیوان بودند شما باید بخود یک انسانیتی نشان می‌دادید

حالا که اینها انسان هم هستند متاسفانه!

لااقل ای کاش اینها سنی نبودند

شیعه بودند که ریختن خونشان برای برای بعضی از شما حلال بود

ای وای بر شما

ای لعن عالمیان بر شما باید که اینقدر بی‌دردید

ای اف بر شما و لعت خدا بر شما که اینقدر دورید از انسانیت

مطمئن باشید که همانطور که حکومت یزد رسوای عام و خاص شد شما هم خواهید شد

همانقدر که اسلاف فرعونی شما خوش یمن بودند شما هم خواهید بود

شما برای جهانیان مثال زدنی خواهید شد برای خیانت پیشگی و بی‌وجدانی

ای شیخ الازهر ! ای کائین اعظم!

تو دیگر چرا؟

به اسلاف خود پیوسته‌ای

و در این جنایات شریک می‌شوی؟

تو دیگر کحایت درد دارد؟

آیا تو مفتی سنی‌ها و سنی‌مسلکهای جهان هستی

با پرز دست می‌دهی و به آن افتخار می‌کنی

با قاتل یک عده بی‌گناه هم کاسه می‌شود و شرم هم نمی‌کنی

او را در آغوش می‌کشی؟ که او برادران دینی‌ات را بکشد؟

چرا اشتباه گفتم برادران دینی‌ات

چرا که تو با آنها برادری نداری

تو با همان شیمون پرز و گلدا مایر و بگین و بقول شهید مطهری کوفت و زهر مار برادر هستی

خدا تو را زودتر نابود گرداند و در آن سرای با همین مظلوم‌ کشان مشهور شوی

و در قهر جهنم جای گیری(انشاءالله)

ملک خان، ای ملک پهن پیکر چون اسلاف خود

دست در دست بوش و پرز به پای‌کوبی مشغول می‌شوی

و شراب کوفت می‌کنی و در دشمنی با فلسطینیان روی اسرائیل را سفید می‌کنی

امید که زودتر به فلاکت افتی و به درک واصل شوی و در آنجا به جدت ابوجهل و ابولهب و ابوسفیان بپیوندی و چون آنها مخلد گردی(آمین با رب‌العالمین)

امروز جهان اسلام بجای جنگیدن با اسرائیل و آمریکا بهتر و صد البته در اولویت است که با حکام اینچنینی خود در افتد

پادشاهان و فراعنه و کائنهای شکمباره و خودپرست و شیطان صفت

که چون اختاپوس نفس را بر مردم بریده‌اند و جهانی تیره و تار ساخته‌اند

؟تا این خائنین بر مردم عرب و مسلمانان حکومت کنند و از پشت بر مردم خنجر زنند چگونه می‌شود حساب اسرائیل را تسویه کرد و به حساب حامی‌اش آمریکا و انگلیس رسید؟!

اسرائیل دارد خودش خودش را نابود می‌کند

همانطور که شمر چنین کرد، همانطور که عمر سعد چنین کرد، همانطور این زیاد چنین کرد؛ همانطور که یزد چنین کرد، همانطور صدام چنین کرد، همانطور که مظلوم کشان دیگر چنین می‌کنند

آیا نمی‌دانند که حکومت با کفر می‌ماند اما با ظلم هرگز

ولی این احمق‌ها اینرا نمی‌خواهند بفهمند

آیا معلوم نیست که اسرائیل به آخر خط رسیده؟

دارد آخرین نفسها را می‌کشد؟

خدایا اسرائیل و همدستان خیانت‌پیشه حاکم بر جهان اسلام را هر چه زودتر نیست‌شان گردان

یکبار دیگر محرم شده و یکبار دیگر ستمکاران دارند تاریخ را تکرار می‌کنند

سال میلادی هم آغازش مثل سال قمری دارد با خون مظلومین رنگین می‌شود

و ستمکاران نشان می‌دهند که همانهایی هستند که بوده‌اند. 


  بسم الله الرحمن الرحیم  

یَأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَىْ‏ءٌ عَظِیمٌ

اى مردم! از پروردگارتان پروا کنید، که همانا زلزله‏ى قیامت، حادثه‏اى بزرگ و هولناک است

1-حج

پنج سال قبل پنجم دیماه سال 1382 در هنگامی که در انار در دومین روز سمینار دوروزه انار، تلاش، تدبیر برگزار می‌شد و مقامهای استانی در اینجا بودند

 و حقیر در بستر بیماری و بعنوان دبیر کمیسیون اقتصاد و کشاورزی بخش کارهای زیادی بر دوش که همه را به دکتر عبدالهی و رئیس کمیسیون دکتر مهرابی سپرده بودم و از این بابت خیالم راحت بود.

ساعت 10 بود که خبردار شدم تعدادی از معاونین استانداری و غیره بخاطر زلزله بم سمینار را ترک کرده‌اند.

هیچ کس در آن زمان فکرش را نمی‌کرد که چه اتفاق ناگواری روی داده است.

علی اکبری

تازه شب وقتی مسئولین خود را به بم رسانده بودند از عمق فاجعه خبرهایی رسید و تا قبل آن تقریبا زلزله‌ای عادی و با خسارت کم تصور می‌شد و یا خبر می‌رسید و می‌توان گفت رسانه‌ها هم زیاد به آن اهمیت نداده بودند.

با تماس با همکاران در شهرستان بم خواستیم که خبری بگیریم که ممکن نشد و نشانی بود که اتفاقاتی بد روی داده است.

روز شنبه ششم دیماه هنوز حالم بد بود با اینحال برای جمع‌آوری کمکهای خوراکی و پوشاکی به کمک هلال احمر رفتم و بیماری سخت خود را فراموش کردم, با اینحال توان رفتن به بم را نداشتم و چشم پوشیدم خاطر نشان کنم که فاصله از انار تا شهر بم بیش از ??0 کیلومتر است.

خبرهایی که روزهای بعدی هم می‌رسید علاوه بر فاجعه زلزله و قربانیانی که گرفته بود و مشکلات دیگر حمله به کاروانهای کمکها و دزدیهای درون شهر و... نیز نشان از فجایع دیگر در کنار فاجعه بود و چه بد است

که وقتی شری می‌رسد بدیهای دیگر نیز سر از جا بر می‌دارند و غم را دوچندان می‌کنند.

شنیدم پیرمردی غریب دو هفته قبل از زلزله بم در انار به بعضی‌ها گفته بود که قرار بود در اینجا بلایی نازل شود بخاطر امامزاده محمد صالح(ع) شهرتان این اتفاق در بم خواهد افتاد!

گاهی چیزهایی شنیده می‌شود غیر قابل باور ولی بعداً به انسان باورانده می‌شود.

بگذریم هرچند شر و بدی سخت می‌گذرد ولی بعداً خوبی و خیر می‌آورد همیشه بعد از هر شبی هرچند طولانی چون یلدا روز خواهد رسید.

وقتی امروز به شهر بم نگاه بکنیم اگر شهر قبل از سال 82 را بخاطر داشته باشیم باورمان نمی‌شود که این همان شهر است.

چنان ساخته شده و محکم هم بازسازی گشته که چهره شهر مدرن و نو گشته است و خدا را شکر.

بزرگترین بنای خشتی جهان یعنی قلعه بم ( ارگ قدیم بم) نه هنوز کامل بازسازی گشته و نه خواهد شد

و وقتی هم که بشود آن نخواهد بود که بود.

و حال که شهر ساخته شده مقدار زیادی از داغها به فراموشی سپرده شده است ولی شهری که ایجاد گشته با زلزله سی برابر قدرت قبل یعنی 9 ریشتر هم دیگر نه آن فاجعه رخ خواهد داد و نه حتی یکصدم خسارت آنروز.

نه آنکه شهر بم چنین شد بلکه بقیه بناهایی که در استان و کشور هم ساخته شدند توجه کردند که شهری که حداقل در سه هزار سال اخیر زلزله نداشته می‌تواند روزی بلرزد و همه چیز را نابود و این هوشیاری ارزشمند است.

این واقعه مرا بیاد عواقب جنگ انداخت. با همه آن خسارتی که وارد کرد و شهدایی که دادیم امروز کشورمان به نقطه‌ای رسیده که غرب نمی‌تواند باور کند که ما ایران هستیم

چون در صنایع دفاعی و پرورش نیروی نظامی به نقطه‌ای رسیده‌ایم که نتوانند بر ما خواسته‌های نامشروع خود را تحمیل کنند.

و دولتی که می‌داند ما چه عزتی داریم و یک قدم از حقوق‌مان نمی‌گذرد و بخاطر اینکه ما را از بحران هسته‌ای عبور داد و با اقتدار هم اینکار را کرد باید ممنونش بود.

روزی را بیاد آورید که به ما می‌گفتند برای دو سه سانتریفیوژ هسته‌ای برای کارهای تحقیقاتی و دانشگاهی باید چه کنید و چه از ما اجازه بگیرید و باج بدهید!!!

تا چشم بر هم زدند دیدند ما بیش از شش‌هزار سانتریفیوژ در تاسیسات نطنز بکار گرفته‌ایم و هیچ از آنها هم کسب تکلیف نکرده‌ایم!

به گفته شهید بهشتی حالا عصبانی باشند از ما و از این عصبانیت بمیرند.

ما کار خودمان را خواهیم کرد و ذره‌ای هم کوتاه نخواهیم آمد

و بر این دولت و دانشمندان جوان هسته‌ای خود آفرین می‌گویم که چنین توانستند قدرت نمایی کنند.