یا قاضی الحاجات
نکو بود آنچه نکو داشت
سکوت بود آنجا که صدا نیست
فریاد از این همه صدا و بد نکویی
جشن خواهم گرفت روزی...
که دوست دارم نکو سکوت را.
یا قاضی الحاجات
نکو بود آنچه نکو داشت
سکوت بود آنجا که صدا نیست
فریاد از این همه صدا و بد نکویی
جشن خواهم گرفت روزی...
که دوست دارم نکو سکوت را.
بنام رب المتعال
شاید یک بچه هم اگر ببیند در کاری که می کند یک تحقیری نهفته آنرا انجام ندهد
حالا گاهی یک فرد وقتی در یک مقامی قرار دارد یکسری حرکات و سکنات و کارها را بخاطر احترام به آن مقام نه خود! انجام نمی دهد.
اگر کسی از خود خرج کند و تحقیری را بپذیرد مسلم فقط به شخص خود صدمه و خدشه وارد کرده است، اما اگر فردی بخاطر یک مسئولیت تحقیری را تحمل کند دیگر کسانی را که پشت سر او قرار دارند یا آن امضائی که او را به آن مسئولیت رسانده تحقیر کرده است.
وقتی معاون وزیر یک تحقیری را می پذیرد یعنی امضای وزیر را زیر سوال برده است که البته آن وزیر هم پشتوانه ای دارد بنام تائید مجلس و آنها هم به نمایندگی از مردم این قدرت را به او داده اند.
وقتی یک وزیر تحقیری را بپذیرد آن هم در مناسبات رسمی یعنی تحقیر را به ملت تحمیل کرده است و شاید شایستگی خود را بخاطر رعایت نکردن شان مردم خود از دست بدهد.
سوال:
نمایندگانی از مردم که روز شنبه در مراسم تحلیف تحقیر و ذلت یک عکس سلفی را با خانم نماینده اتحادیه اروپا می پذیرند آیا دیگر شایستگی ملتی که به آمریکا می گوید هیچ غلطی نمی تواند بکند را دارد؟
بنظر من این خود باختگی و این ذلت پذیری این افراد را تا مرز شایستگی نمایندگی چند استر پایین آورده است.
بهتر است مردم این افراد را که چنین فریفته هستند را لگدمال کنند
نه اینه به عنوان نماینده به مجلس بفرستند!
بنام یکتا
جملگی این را بدانیم که چه هستیم
نه اینکه بخواهیم بدانیم
کی بودیم؟
کی نبودیم؟!
چقدر سبک و چقدر بزرگ بودیم؟!!
هم قدمان را بخواهیم.
نه بخواهیم کوتاه کنیم!
همسفر نیاز داریم.
بی نیاز سفر نیستیم!
شاید...
.... روزی برسد که ما نرسیده باشیم!
چون درگیر خود نبودیم
درگیر گیر دادن به دیگران بودیم!
این ماه پیشانی ماه تدارک خود بودن و خود دیدن
چگونه بودن و چگونه ماندن
پیشانی سنگ زدن بر پیشانی گمراه کننده!
... چه من.
چه دگر من!
بنام اول
کلاهی که گاهی گشاد است و گاهی تنگ
کلاهی که گاهی می گذارند و گاهی بر می دارند
کلاهی که گاهی باد می برد و گاهی می آورد
کلاهی که گاهی بر سر است و گاهی از سر
کلاهی که تو را گاهی آبرو دهد و گاهی آبرو برد
چه دانی که امروز کلاه حاکم است یا حاکم کلاه!
من مانده ام شما را نمی دانم
بنام صاحب روز
من روزه می گیرم چون باعث سلامتی است!
... چون باعث تمرین سختی است!
... چون روحیه انسان را قوی می کند!
... چون مواد زاید بدن را دفع می کند!
... چون سموم بدن را از بین می برد!
... چون بدن را مقاوم می کند!
... چون به دستگاه گوارش استراحت می دهد!
... چون به انسان اراده قوی می دهد!
... چون .....
اینها هزاران دلیل برای گرفتن روزه است و شاید برای بعضی از روزه خوران هزارن دلیل برای نگرفتن روزه؟!
اما برای روزه نگرفتن یک دلیل داریم اینکه فرد خود به هر طریقی یا روشی برایش ثابت شود که روزه برای او ضرر دارد.
دیگر هیچ دلیلی باعث نگرفتن روزه نیست
مسئله: دکتر بهم گفته که روزه برایم ضرر دارد آیا نباید روزه بگیرم؟
جواب: اگر خودت به این نتجه رسیده ای و گرنه گفته پزشک ملاک نیست!
توضیح یعنی اگر دکتر گفت و من به این گفته اطمینان داشته باشم می توانم روزه نگیرم و اگر در وجدان و درون خود بدانم که این گفته صحیح نیست باید به نتیجه خود عمل کنم.
اما در نیت روزه و حرف اصلی این نوشته
برای روزه اگر صدها میلیون خاصیت بر شماریم هیچکدام برای نیت روزه کفایت نمی کند
فقط یک نیت باید باشد و آن هم اطاعت امر خدا کردن و به قولی قربةً الی الله است
یعنی ما با اینکه برای روزه فواید بسیار می دانیم ولی هیچ یک نباید در نیت روزه دخالت کند
پس یکبار برای یک عمر خود نیت کنید هرچه روزه گرفتم "قربةً الی الله"
یا بهتر است برای تمام نمازها و اعمال عبادی همین یک نیت را داشته باشیم و آن"قربةً الی الله" خیال راحت و تمام
تمام اعمال خود را به این نیت انجام دهید"قربةً الی الله"
من تمام امورم را به این خاطر انجام می دهم که بنده خدا هستم و باید طاعت امر او کنم.
خدایا در هیچ کاری ما را اخلاص عمل دور نکن.
بنام سبحان
وقتی فردا را نبینی چنین است که می بینی
دیدن و خود را به نفهمی زدن
آنکه تدبیر کند فردا را بصیر است
نه آنکه خود را ندبیر نامد
آنکه امید دهد فردا را ، روشن
نه آنکه شعار دهد امید را
..... فاصله ها کوتاه.....
سخن همین
امیدوارم که تدبیر حاصل گردد
و شعار دهنده ها روسیاه!!!
بنام حق
بعد از 4 سال تازه یادشان می آید که مردم هستند
معدنکاران هم آدم هستند
کشاورزان این کشور وجود دارند
و معلمین قشر زحمت کشی می باشند
و کارگران حقوق شان کفاف زندگی شان را نمی دهد
و.....
و آنروز که دزدان جیب ملت را باید بخاطر غارت اموال مردم بدست محاکم می سپرند آنها را ذخایر نظام نامیدند
برداشت بی رویه و غیر قابل تحمل را امانت داری لقب دادند
... برای روز کارگر با ماشین آخرین سیستم بدون توجه به کارگران زحمت و رنجیده درون کارخانه پرسه زده و حتی یک مشکل کارگر را نشیدند
اما امروز درد ملت را بازگو می کنند و برای همه دارو دارند
طرح صد روزه حل مشکلات دارند
امروز بجای پاسخ دادن که چه کرده اند مثل 4سال قبل باز از چه خواهند کرد می گویند
ای کاش قدرت طلبی اینقدر و دست درازی و غارت اموال مردم شیرین نبود
کاش دنیا برایشان همانقدر تلخ می شد که کارگر از کار بیکار شده برای خرید روغن از مرغ فروشی چربی مرغ و پوست مرغ خرید و پای مرغ می کند.
تلخی زندگی این کجا و بی دردی آن دزد بیت المال اماندار بیت المال نامیده شده کجا!؟
.....از کجا تا کجا .....
فرق از اینجا تا آسمان هفتم
وزیر میلیاردی که بعد از 4 سال هنوز اموال خود را که قانونا باید اعلام می کرد نکرده ولی مدعی است که کشور گل و بلبل است کجا تا کجاست!/
و خانواری که پدر خانه بعلت ورود کالای قاچاق (دختر وزیر فرهنگ) از مبادی رسمی و بدستور و رانت وزیر بیکار شده و مادر خانواده با رختشویی امرار معاش می کند کجا !!!!!؟
باید پرسید شما برای این کشور در این 4 سال چه کرده اید؟
دروغ تحویل مردم ندهید/ جیب مردم نشان از عمل و مردمی بودن شماست/ نه با زد گلوله و بادی گارد از کنار کارگر عبور کردن نشان مردمی شماست؟