یا ثارالله
قسمتی را جستجو نتوان کرد
راهی را طی نتوان کرد
بحری را غوطهور نتوان شد
آسمانی را تعریف نتوان کرد
کوهی را فتح نتوان نمود
اینجا حیاتی دیگر پیداست
اینجا راهی بس دشوار
گداری بس پر شیب
شیری ژیان در کمین
پروازی بسوی روشنایی
در پی آب حیاتی
یا در حیات دوباره آب
تشنگی همه را گلو فشرده
طفل شش ماهه عطشان را
کس نتواند بال زدن دید
آیا میشود دهان چسبیده از خشکی را....
بل نامردمان را
حرمله و تیر سه شعبه را
آه از نامردمیها
آه از بیحیاییها
آه از نامرادیها
آه از این همه نامردی
خیانت و خباثت
هوس بازی و ترس
دو رنگی و چند رنگی
بیفایی و فلاکت
رنگی است تیره و همهگیر
برایم تعریف کن از زیبایی
از روبروی حق و باطل
از پیروزی و شکست
از ماندن و رفتن
از عاقبت و فرجام
زشتی و زیبایی
رهی است دور
پیداست از آنجا روشنایی
تاریکی را نکاو
مدار را نگاه کن
حقیقت پیداست
چون روز
اگر پیدا نبود که حر بر نمیگشت
چشمانت را بستهای
راه پیداست
روشنایی افق را در نوردیده
چشمانت را باز کن خواهی دید.
حبیب و زهیر
ادهم و بشر
جابر و جناده
جندب و جوین
حجاج و حلاس
زاهر و زهیر
سوار و شبیب
سعید و بریر
عائد و عامر
عبدالله و عبیدالله
عبدالرحمان و عمار
قاسم و قاسط
کردوس و کنانه
مسلم و مسعود
نصر و نعمان
عمرو و نافع
سلمان و حجاج
یزید و حنظله
عابس و شوذب
عبدالرحمان و وهب
زیاد و عقبه
یحیی و منجح
..... و .....
هفتاد و دو یار از سحر گذشتن و به صبح رسیدن
و برایشان میخوانیم
السلام علیک یا ابا عبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین