یا رب
گرگها! ای حملهوران شب،ای غارت کنندگان گلهها!
ای سوءاستفاده کنندهها از تاریکی خزیده در پایان روز
ای گرگها!
در پوست گوسفندان چپیده، ای بیرحمهای دندان تیز کرده
باز هم چشمان خشمناک پر از برق را برای که نشان میدهید
چنگالها، تیز و براق همچون برق شمشیرها در میدانهای نبرد.
صدای درهم فشردن داندانها در دندههای ضعفها
ما شما را به مبارزه میطلبیم؟
این را داشته باشید در نظر! هرگز
لیک، چوپانی میکنیم گله را، دفاع میکنیم سخت از خود، از اموال و حیات خویش.
میدانیم که شما نمیتوانید رحم داشته باشید.
نیازی نیست خود را مهربان نشان دهید.
ما شما را شناختهایم، سالهاست که این گرگ با گله آشناست،حال هم گله.
درک کردهایم با پوست و خون خویش از عمق درک با عقل خویش.
هنوز!
هنوز سوزش زخم دندانهای شما را در گردههای خود احساس میکنیم و درد آنرا.
فراموش!هرگز!
چگونه؟ این درد جانسوز و فشار استخوان شکن را از یاد ببریم؛هرگز!
ما همچنان در پی آنیم که چرا بر ما اینهمه لطمه و ضربه وارد کردهاید.
کشتههای خود را بیاد میآوریم، زخمهای خود را، ددمنشیهایت را.
گرگها!
ما شما را فراموش نخواهیم کرد.
برای فرزندانمان هم شما را رسوا میکنیم؛ مشخصات شما را به آنها گوشزد میکنیم، شما نشانهای بسیار دارید.
بوی از حقیقت نبردهاید.
دروغگو هستید.
هیچ به گفتههایتان عمل نمیکنید.
گرگها!
شما برای خود حق ویژه قایل هستید.
حق وتو .
حق حق کشی در همه زمینهها.
شما خود را برتر میدانید.
شما با شعار حقوق بشر؛ بشر را نابود میکنید.
شما روزی برای نابودی ترویست به مملکتی حمله میکنید، سپس با همان تروریست پشت یک میز مذاکره کرده و نسکافه نوش جان.
شما برای پیدا کردن سلاح کشتار جمعی کشوری را اشغال میکنید با همان سلاحها مردم را کشتار میکنید.
شما خود اولین کشار کنندگان هستید.
شما خود تروریست پرور هستید.
کسی که منافع مردمش در غارت شما قرار دهد دوستتان است و گر نه دشمن اوید.
شما خود را مالک جهان میدانید.
دوست شما دوست مردمش نیست.
شما فقط به ناو و سلاح میبالید و شاخ و شانه میکشید.
هر کس به شما ضعف نشان ندهد عقب میروید و برعکس پیش.
شما در نزد ما رسوا هستید.
دنبالچههای شما و دنبالههای شما را هم میشناسیم.
همانها که همیشه از هیمنه شما تعریف میکنند و مردم را از شما میترسانند.
همانها که دوستی با شما را بهشت میدانند.
همانها که ایرانی را ناتوان میشناسانند ؛ که باید همیشه دستش دراز پیش شما باشد.
ما باور داریم که شما مروت ندارید.
تاریخ! بخاطر بسپار، رابطه گرگ و میش ممکن نیست. هست؟
هرگز!
گرگ نمیتواند گوشت نرم گوسفند را ببیند و دهان ببندد. هرگز!
یادمان باشد!
هرگز! گرگ در دوستی راستی ندارد.